اجتماعی و طنز
من از کرامت دونان خوشم نمی اید من از محبت نادان خوشم نمی اید از این مجسمه از این کوه یخ ازین مرداب من از طبیعت بی جان خوشم نمی اید به قول حافظ اگر دست اهرمن باشد من از نگین سلیمان خوشم نمی اید مرا به باده در انظار خلق دعوت کن من از تخلف پنهان خوشم نمی اید به پیش ایینه ها پشت پایت را می بوسم من از روابط پنهان خوشم نمی اید زیارت تو مرا ارزوی دیرین است ولی ز نخوت دربان خوشم نمی اید زبس که خدعه و نیرنگ دیده ام دیگر از این دو پای -از انسان - خوشم نمی اید به حال خویش رهایم کنید دیگر اصلا چرا دروغ؟؟؟ از ایران خوشم نمی اید من از نژاد اهوراییان ازادم من از بهشت چو زندان خوشم نمی اید اگر خدای نفهمد زبان پارسی ام از ان خدای...به قران ! خوشم نمی اید
Design By : Pichak |