بچه که بودم...

 بچه که بودم  

 

هر وقت دلم می گرفت یا هر وقت یه ارزو داشتم..یه نامه می نوشتم واسه  

 

 

خدا...وقتی شب همه خواب بودن یواشکی می رفتم توی حیاط خونمون و اونو  

 

 

با همه ی قدرتم پرتش می کردم توی هوا...تا برسه به دست خدا  

 

 

دل کوچیکم با این کار خیلی اروم می شد...

 

 

امشب بازم هوس کردم که یه نامه بنویسم

 

 

ولی حیف که دیگه نه دلم کوچیکه و نه شهامت نامه نوشتنو دارم 

 

از همه مهمتر...  

 

                         دیگه اعتقادی ندارم 

 

 

نظرات 12 + ارسال نظر
نگاره ! پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:04 ق.ظ http://heragen.blogsky.com

راستش اول میخواستم جواب کامنتت رو مثل بقیه آگهی ها بدم ولی خوشحالم که اومدم وبلاگت رو دیدم...معذرت میخوام...اول نگاه بدی داشتم چون از تبلیغ بدم میاد ولی قلمت و سلیقت رو دوست دارم...لینکت کردم و از آشناییت خیلی خوشحالم...حالا تو بمن سر بزن عزیزم

سلام مرسی که به من سر زدی ..امیدوارم که بتونم دوست خوبی واست بشم
من هم لینکت می کنم

امید پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:07 ق.ظ http://garmak.blogsky.com/

وضع شما از منم بدتر است
خدا به همه مان رحم کند

سلام امید جان

تازه فهمیدی که وضعم چقدر خرابه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مهسا پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ب.ظ http://www.barani22.blogfa.com

سلام بهار جان خوبی عزیزم؟ازدواج کردییییییی؟؟؟؟؟؟؟تبریک میگم عزیزمبهار جان من ایمیل سابقم رو به دلایلی حذف کردم و ایمیلت رو ندارم ...ممنونم از لطفت عزیزم...

سلام مهسا جونم

ازدواج که هنوز نه...نامزدی مرسی گلم..می یام و ایمیلمو واست میزارم

میوسا پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:15 ب.ظ http://miosa.blogsky.com

این مشکله خیلیهاست...مثله من مثله تو..

اره میوسا جان...این مشکل خیلی هاست

ولی این خیلی ها جرعت بیان حقایق رو ندارن..ولی منو تو جرعتشو

داریم که حقایق رو همونجور که هست بگیم.

حمید احمدی جمعه 6 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ق.ظ http://dr_ahmadi.mihanblog.com

جمله آخر خیلی تکان دهنده بود....راستش منم یه چند وقتیه دارم اینجوری میشم...بی اعتقاد به همه چی

سلام
حالا باید چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟؟
مرسی که اومدی

محیا شنبه 7 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:46 ق.ظ http://www.269697.blogfa.com

واااااااااااااای چه وب قشنگی داری..عزیزم به منم سر بزن...ممنون میشم...بووووووسس

واااااااااااااااااای راست می گی؟؟؟؟؟؟؟
مرسی که اومدی..چشم حتما بهت سر می زنم

مهسا شنبه 7 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:28 ب.ظ http://www.barani22.blogfa.com

اپ هستم...[گل]

الان می یاااااااااااااااااااااااااااااااام

نشیمو شنبه 7 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:41 ب.ظ

دیدی چشمیدم؟ ما اومدیم!
خو پ میخای چیکار کنی؟!

تولد کورش کبیر مبارک

سلام.نمی دونم شاید...هیچی..هیچ کاری نمی کنم

تولد کورش کبیر؟؟؟؟؟؟؟؟؟ راست می گی؟؟؟ خوب مبارکه

عاشقانه های آدم برفی شنبه 7 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:26 ب.ظ http://www.adambarffi.blogsky.com

دوباره سعی کن کوچیک شی....


سلام

کم طاقتی،
عادت آن روزهایت بود؛
عجیب صبورشده ای
این روزها....

سلام

نمی تونم کوچیک بشم.........

تلاله دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:27 ق.ظ

سلام.خوبی خانمی من
منم همین جور بودم.منتها نامه مینوشتم تو دفتر خاطراتم که اسمشو گذاشتم دفتر ممنوعه...هنوزم مینویسم.آروم میشم با نوشتنش.از کجا معلوم شاید خدا تو اون شلوغی کارش وقت کنه نامه منو بخونه.نخوند هم فدای سرش.
مامان بزرگم فوت کرده.امروز ۸روزه.خیلی دلم گرفته
به ملیح چند بار اس دادم جواب نداد.نمیدونم.سلامش رو برسون.
دوستتون دارم.نامزدیت هم مبارک

سلام تلاله ی عزیزم
عزیزم ایشالا غم اخرت باشه.تسلیت می گم
در اولین فرصت بهت زنگ می زنم.بوس.
راستی مرسی از تبریکت.

مهسا پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:27 ق.ظ http://www.barani22.blogfa.com

سلام بهار عزیزم ممنونم که بهم سر میزنی با اینکه میدونم این روزا درگیری و سرت شلوغه عزیزم...دوست دارم و به یادتم...موفق باشی گلم

سلام عزیزم . من هم همیشه به یادتم و خیلی دوست دارم

مهدی سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ق.ظ http://myprofile.blogsky.com

سلام بهار خانوم
منم نامزدی تونو بهتون تبریک می گم امیوارم که خوشبخت بشی

دیگه به وبلاگ من سر نمیزنی

متن تاثیر گذاری بود

بههههههههههههه سلام ...چه عجب؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ممنونم.
ببخشید دیگه سرم شلوغ بود به خداحتما می یام.مرسی که به یادم بودی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد