ما ایرانی ها هیچ کدوم از زندگیمون راضی نیستیم
اخه همه به دنبال اینیم که کاری کنیم یا چیری به دست اوریم که از نظر دیگران ( پدر و مادر-اقوام و دوستان-مردم کوچه بازار و ...) خوب و درست باشه.انگار همیشه اونا باید مارو تایید کنند.
همه ی زندگی ما شده ( مردم و مردم و مردم)
مدام توی ذهنمان میگیم:
یعنی مردم چه فکری میکنند؟
نکنه مردم منو مسخره کنند؟
نکنه مردم از من جلو بزنند؟
نکنه مردم ار من خوشبخت ترن؟
انقد به این مردم فکر کردیم که دیگه نمیدونیم خودمون از زندگی چی میخوایم؟؟؟
خودمون چگونه خوشحال میشیم؟؟
از چی میترسیم؟از اشتباه کردن؟از پشیمون شدن؟
مگه همین مردم نمیگن که انسان جایزالخطاست؟؟ پس دل و به دریا بزن..حرکت کن..به سمت رویاها و خواسته هات حرکت کن
بزار ناخوداگاه ذهنت تو را راهنمایی کنه
بزار هرچی که میخوای را به دست بیاری
تو یه انسانی..ازادی..ازاد ازاد
نزار مردم به اسم سنت و اداب و رسوم و ... تو را زندانی عقاید خودشون کنند
قبل از اینکه از خواسته های مردم پیروی کنی
از انسانیت پیروی کن
با سلام آدرس وبی که براتون گذاشتم وبلاگی ست که ما هواداران آقای مجید زمانی اصل(شاعر خوزستان - اهواز) ساختیم که آثار ایشان را به ثبت برسونیم.
ایشان شعر سپید می سرایند که به قول خودشان "شعر سپید امروز منجی اندوهان خاکی ماست ، تفاهم رود و پرنده است وقتی که از مصاحبت با دریا باز می آییم "
خوشحال می شوم اگر سری بزنید
سلام بهار جان

دکتر شریعتی میگه :وقتی خواستم زندگی کنم راهم را بستند وقتی خواستم ستایش کنم گفتن خرافات است وقتی خواستم عاشق شوم گفتن دروغ است وقتی خواستم خندیدن گفتن دیوانه است وقتی خواستم گریستن گفتن بهانه است!!!!!!!!!۱دنیا رانگه دارید می خواهم پیاده شوم
خوبی
اینارو علی الحساب داشته باش
امان از حرف مردم
اگر به حرف مردم بخواهیم گوش کنیم باید دنیا وایسه وما هم پیاده بشیم
سلام بهارم.
آره .وقتی فک میکنم همه ما زندگیمون شده همین.اما مهم اینه که خودت تصمیم بگیری .وقتی برامون مهم نباشه مردم چی میگن اون وقته که تصمیم گیرنده خودمونیم.
درد دل خصوصی:
« این روزا چقدر دلم برا محبوب تنگ میشه.کاش بود»
کاملا در این موضوع هم عقیده ام اخه عشق منم به خاطر حرف مردم به خاطر اینکه یه وقت من نتونم خوشبختش کنم منو ول کرد.
هر کسی میتونه راجب ما هر فکری بکنه اما ما نباید اونی بشیم که همه فکر میکنن.
اخ امان از دست این مردم و حرفاشون